مکش واردات و میوه های کرم خورده
چیزی که این روز ها خیلی اذیت کننده شده افتتاح پی در پی فروشگاه های بزرگ یا همون "مال" ها تو کشورمون هست. از چند زاویه می شه به این موضوع نگاه کرد.
یک سرمایه دار فروشگاه یا پاساژی تاسیس میکند و اون رو اجاره میدهد. هزینه این اجاره ها باید در بیاد. عموما کسانی که این واحد ها رو اجاره میکنند بجای جنس های تولیدی اجناس وارداتی رو بفروش می رسونند. چون هم راحت تره و هم درد سر تولید رو نداره و هم این که عموما آدما مرد تولید نیستن!حالا هر قدر این واحد ها بیشتر باشن حجم واردات بیشتر خواهد شد و هر قدر جنس های خارجی بیشتر وارد بشن و جاپاشون رو بیشتر محکم بکنند عرصه رقابت برای جنس داخلی سخت تر میشه.
واقعیت تلخ اینه که دلالی و واسطه گری برای خیلی ها لذت بخش شده. هر روز در اطرافم افراد بیشتری رو میبینم که رو به واسطه گری میارند. از خرید و فروش ماشین بگیر تا واردات اجناس بنجل مصرفی.
نکته ای که درباره این افراد فهمیدم اینه که:
این ها به دنبال انجام دادن کار نیستند. پول درآوردن مهم ترین فکر اوناست. درباره این جمله شاید بعد تر بیشتر نوشتم. آفتی که در بچه مذهبی ها هم دیده ام و چند وقتی هست ذهنم رو درگیر کرده...
در اینجا نمی خواهم درباره بی برکت بودن پول دلالی و غر زدن همیشه این قشر که هیچ وقت هم راضی نیستن از وضع موجود صحبت بکنم. بیشترین نگرانی من نسل بچه هایی هستند که در حال دیدن شغل های والدینشون هستند. ایجاد کردن فکر تولید تو ذهن این بچه ها می تونه زندگیشون رو تغییر بده.
چند روز پیش حین عید دیدنی با بچه های کوچک فامیل یک بازی راه انداختیم که هر کس بیاد و درباره کارخونه ای که داره توضیح بده. یکیشون با ده میلیون تومان فرضی که داشت میخواست بره خارج بنز وارد کنه! یکی دیگه هم با ارث پدری فرضی که بهش رسیده بود میخواست در داخل کشور ماشین خارجی تولید کنه!!
باید این نسل در حال رسیدن رو دریابیم وگرنه با مشتی میوه کرم خورده مواجه میشیم !
- ۹۴/۰۱/۰۴