آب لوله کشی به خدا منتهی نمیشه
فکر میکنم قبل تر چیزی شبیه به این مطلب رو نوشته بودم.
به نظرم ذکر دوبارش خالی از لطف نیست.
واقعیت اینه که آب لوله کشی به خدا منتهی نمیشه. البته این به اون معنا نیست که واقعا حقیقت قضیه همینه .اما وقتی ما انسان های شهری دچار دردسر کم آبی می شیم همه نگاه ها به سمت سد و سازمان آب و فاظلاب میره.
میدونین منظورم این هست که واسطه های ما با طبیعت اینقدر زیاد شدن که ما معمولا منشا نعمات رو که طبیعت و -اصل تر باری تعالی- هست رو نمیتونیم براحتی ببینیم. و خب تو این وضعیت هم معمولا به ذهن کسی نمیرسه که برای بارندگی دعا کنه یا نماز بارون بخونه
به نظرم یکی از اشکالات اساسی شهر و ساختار شهری همینه. شهر و امکانات اون که قراره سختی طبیعت رو دور کنه و آدم رو به آسایش برسونه ناخودآگاه کلی حجاب میسازه و آدم رو در مکانی ایزوله قرار میده که رشته های پیوند اون با اصل مادی خودش -یعنی طبیعت- رو فراموش میکنه
این به معنای مخالفت اساسی با شهر و شهر نشینی نیست. به هر حال شهر نشینی نمودی از اجتماعی بودن آدمیزاد هست. اما حس میکنم باید یک مرز شفاف بین طبیعت و زندگی شهری ایجاد کرد.گمونم این یکی از عمده کارهایی هست که معمارهای مسلمان میتونن انجام بدن و باید بهش برسن.
این مساله شاید اولویتش از ایجاد طاق و قوس در پنجره خانه های شهر هم بیشتر باشه!
- ۹۳/۰۷/۲۱