لرزه نگار

یادداشت های آن لاین من

لرزه نگار

یادداشت های آن لاین من

سنگ های دل من

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۵۲ ب.ظ

مهندس پیمانکار خارجی به مشهد آمده بود و میزبان ایرانی قرار داشت که به رسم ادب، مکان های دیدنی شهر را نشانش دهد. قرار شد از بارگاه تو هم دیدن کنند .هر چند میزبانان ایرانی ترس داشتند از صحنه هایی که ممکن بود جلوی چشم مهندس اتفاق بیافتد و باعث شرمسای انها شود. از آنجایی که همه چیز دست شماست، آنچه که میترسیدند به سرشان آمد.

 مهندس خارجی عده ای را دید که خودشان را بسته بودند به پنجره های خانه تو. علت کار انها را پرسید و میزبانان ایرانی مانده بودند که چطور قضیه را سرهم بیاورند که آبروریزی نشود. در نهایت تو به دل یکی می اندازی که :

این جا جایییه که وقتی هر کس از همه جا نا امید میشه میاد پیش این آقا و ازش میخواد که کمکش بکنه

خارجی کمی درنگ میکند. تلفن همراهش را می سپارد به همراهش و جلوی پنجره فولاد تو زانو میزند و دست هایش را به رسم مسیحیان به هم گره میکند و در اعماق تنهایی درونش به تو که حتی نمیداند آیا واقعا هستی یا نه التماس میکند.

موبایل خارجی مدام زنگ میخورد و همراهان تماس ها را رد میکردند. وقتی مناجاتش تمام می شود میگویند که گویا کسی کار فوری داشته و مدام تماس میگرفته

تماس از بیمارستانی در قلب اروپا بود.

مردی کنار تخت پسرک آمده بود و با لحنی مهربان گفته بود:
 پاشو راه برو تو که مشکلی نداری

 و پسر هم بلند شده بود. انگار نه انگار که تا چند لحظه قبل داشت با مرگ دست و پنجه نرم میکرد.

این ها را همسر آن مهندس خارجی با گریه پشت تلفن میگفت.

مهندس دیگر خارجی نبود...


***

هر وقت که نام تو را می برم سنگ های دلم آب میشوند.

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا



پ ن : این داستان رو چند سال پیش یکی از رفقا برایم تعریف کرد و شاید در جزئیات کمی متفاوت باشد. 

پ ن 2: من هنوز حیران این محبت شما به ما هستم. که خیلی اوقات ما ول میکنیم اما شما دست بر دار نیستید. واقعیتش بعضی اوقات می آیم که شک بکنم بین رابطه خودم با شما. مثلا میام آکادمیک با قضیه برخورد بکنم و بگم همه این ها بخاطر تربیت دوران کودکی هست و دوستی شما چیزی جز یکسری آداب و رسوم نیست که در ذهن اجتماعی ما فرو رفته. و شما هم از آنجا که همه چیز در دست خودتان است برای رفع شک دلم از ینگه دنیا یکی را اسیر نگاهت میکنی میاوری پای خانه ات که ببین من واقعی تر این چیزها هستم.


  • صادق لطفی زاده

نظرات (۲)

سلام...

و مهندس دیگر خارجی نبود... بردل نشست. درود برشما
عذر میخوام جواب سلام واجبه مثل اینکه شما فقط به آشناها جواب سلام میدی!!!مؤید باشین
پاسخ:
سلام
پوزش میخوام
عمدی در این کار نبوده
بعضی اوقات احساس میکنم همون کامنت مخاطب اونجا باشه بهتره
در پناه حق
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی