در حال حرکت فکر کن! وای نستا
دیشب با یکی از رفقای عزیز جایی دعوت بودیم برای افطاری. بخاطر عدم برنامه ریزی درست، کمی زود تر از موعد رسیدیم! و چون با اکثر جمع آشنایی نداشتیم ترجیح دادیم کمی قدم بزنیم تا دم افطار وارد مراسم شیم و خودمون رو از تعارفات الکی راحت کنیم.
در حین قدم زدم رفیق ما (که البته حق استادی هم به گردن ما داره) میگفت ببین صادق الان ما ذهنمون پره از این همه کارایی که دیدیم حالا هر چی بخواییم بزنیم میشه یه آشی از اونا..واقعا چیکار باید بکنیم؟
من که داشتم شارژ تموم می کردم و کلا دیگه حوصله این حرفا رو نداشتم(چند سالی هست حوصله این حرف ها رو دیگه ندارم!)گفتم ببین من ترجیح میدم حرکت کنم و کار تولید کنم. حتی اگر غلط هم از آب در بیاد حداقل دستاوردش بره من و حتی بره بقیه اینه که ما با یه گونی کار اشتباه مواجه هستیم و حالا بهشون نگاه می کنیم و می گیم خب، این نه!...هوووم... این هم نه! اصلا همشو بریز دور! اما تا وارد قضیه نشیم حتی اینا رو هم نداریم.
گفت آره اما باید خیلی فکر کرد رو این قضایا
گفتم آره اما در حال حرکت فکر کردن. وای نستا! وقت برای هر دو تای این کارا بصورت مجزا نیست.باید با هم پیش ببریمشون.
پ ن 1: میدونم حرف ها بالا حتما مخالفان محترم و نیمه محترمی داره اما می شناسم کسایی رو که تنبلی خودشون رو پشت یه سری حرف های آوینی مابانه پنهان میکنن و همچنان با پز روشنفکرانه میگن اصلا مگه سینمای دینی هم داریم؟ و از این جور حرفا...
من نمی دونم داریم یا نه..اما قطعا به دنیای ناشناخته ها سفر میکنم و اونجا حتما پیدا میکنم که آیا سینمای دینی یا همچین چیزی داریم یانه.در ضمن توی راه حتما بهش فکر هم میکنم.
:)
پ ن 2: قطعا سطور بالا منافی تفکر و عقل نیست!!(برای دوستانی که عادت دارن نتیجه رادیکال از متن ها بگیرن)
- ۹۳/۰۵/۰۶